جمعه 09 آبان 1399
زمان: 11
دسته: گزارش ویژه
لینک کوتاه

یادداشتی از شیرین پارسافخر دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات گرایش منابع اطلاعاتی

بررسی ضرورت های سازمانی در مسیر پیشبرد اهداف

بررسی ضرورت های سازمانی در مسیر پیشبرد اهداف 


 در سال های اخیر تا چه اندازه به کارگیری افراد متخصص در حوزه‌های خدمتگزاری و به کارگیری مدیریت منابع اطلاعاتی برگرفته از علم به روز و جهانی در سازمان ها مورد توجه قرار گرفته است؟  آیا با مقوله ی مهمِ به کارگیری افراد دارای دانش صریح و مرتبط در پست‌های کلیدی سازمانی به عنوان عامل اساسی پیشبرد اهداف مجموعه‌  برخورد شده است؟ حال این سوال نیز پیش می‌آید که سازمان‌هایی با پیشینه ی غیر تخصصی که در گذر زمان به مجموعه‌های مجزا ،مهندسی و خدمات دهنده تبدیل گشته اند تا چه اندازه خود را  دستخوش تغییرات سازنده قرار داده اند؟
 با نگاهی اجمالی به بدنه ی منابع انسانی در برخی سازمان‌ها که از آنها به عنوان سرمایه های فکری یک سازمان یاد می‌شود ، متوجه جریانات پیچیده و مخربی خواهیم شد که تا بدین روز شاید بنا به دلایل مختلفی به آن پرداخته نشده است .
عدم حاکمیت رویکردی استراتژیک با هدف توانمندسازی ظرفیت‌های موجود از جمله دلایل اصلی تضعیف تدریجی و عدم دستیابی به اهداف غایی این سازمان ها است .
تفاوت نگرش در استقرار دو مقوله تاثیرگذارِ "تجربه و همچنین دانش صریح" در سازمانها ، مدیران تصمیم گیرنده را با چالش های جدی روبرو ساخت که در نهایت بدون توجه به "ضرورت تلفیق این دو امر حیاتی" یکی را بر دیگری ارجحیت داده و نتیجه چیزی جز عدم موفقیت درون و برون سازمانی برای ایشان نبوده است .
نگاه سنتی و عدم نظارت و نحوه چیدمان غلط و بعضا اجباری متخصصین در پیکره منابع انسانی، خود عامل مخرب انگیزه های فردی درسازمان هاست که به وفور دیده می‌شود.
 ایجاد رقابت‌های ناسالم بین افراد که ناشی از سوء مدیریت‌ها و دست پرورده ی مدیرانی فاقد دانش به‌روز مدیریتی هستند امروز همچون سمی مهلک بر بدنه ی درون‌سازمانی تزریق و رفته رفته باعث قتل عام خلاقیت‌ها و تاراج سرمایه‌های فکری می‌شود .
با پذیرفتن این مسئله که نیروهای دارای سابقه ی بالا دارای کوله‌باری از تجربه بوده لذا می بایست تمرکز اصلی را بر دستاوردهای حاصل از توانمندسازی ایشان نیز قرار داد و با ترکیبی از دانش آشکار و نهفته سازمان را از ورطه نابودی یا تغییرات اجباری و چالش برانگیز نجات داد.
البته نباید فراموش کرد که این امر میسر نخواهد شد مگر از طریق جذب نخبگان و ظرفیت‌های علمی به عنوان یک تیم آموزش دهنده که گام بزرگ و اساسی در این مسیر است.
 ارتقای بهره‌وری کارکنان با تمرکز بر به‌کارگیری توان آنها در واحدهای مرتبط با توانشان و همچنین ارتقای فرهنگ سازمانی ایشان در مواجهه با تغییرات احتمالی اتفاق خواهد افتاد.
 عدم توجه کافی به دوره‌های آموزشی در سازمان‌ها از جمله چالش‌های بزرگی است که شاید قبل از بسط در سازمان، نیازمند "فرهنگ‌سازی" بوده‌اند.
 درک اهمیت یادگیری و بالا بردن سطح آگاهی، کلید اصلی موفقیت در این زمینه می باشد تا بدان جا که کارکنان در برخورد با دوره های آموزشی تنها به عنوان یک رزومه عمل ننموده و به دنبال استفاده از کانال های ارتباطی جهت اخذ مدرک دوره بدون توجه به محتوا نباشند.

 امروزه مدیریت منابع اطلاعاتی یک سازمان نیز با استفاده از تکنولوژی به روز فناوری اطلاعات به عنوان بخش اصلی و تأثیرگذار در چرخه کاربرد اطلاعات آن سازمان به حساب می‌آید اما این امر مهم تا چه اندازه در سازمان‌ها محقق گشته است ؟
مدیریت منابع اطلاعاتی با پوشش کل سازمان و تحت نظارت دقیق ظرفیت‌های دانشگاهی و متخصص ضروری بوده و باید در قالب پروژه ای حیاتی در راستای برون رفت از بحران های حال حاضر به مرحله ی اجرا برسد.

امید آن می رود که متولیان امر آموزش و مدیران تصمیم گیرنده با نگاهی سازنده تر در مسیر توسعه، ایجاد تعهد و پرورش افراد تصمیم ساز در سازمان تا حصول نتایج مطلوب قدم بردارند.


اخبار پربیننده

بیشتر

طراحی و پیاده سازی: راد وب